از این که وقتی آقای پادشاه باهام قراری برای انجام یه کار رو میذاره و من همون لحظه مطمئن میشم این قرار ١٠٠% انجام نخواهد شد، متنفرم
از این که وقتی آقای پادشاه باهام قراری برای انجام یه کار رو میذاره و من همون لحظه مطمئن میشم این قرار ١٠٠% انجام نخواهد شد، متنفرم
آقای جاودان در جواب خانمی برای عاقبت بخیری فرزندان گفتند:
هر روز نماز امام زمان بخونید. یک ماه و دو ماه و یک سال و دو سال نه، همیشه.
به دفعات در طول روز صدقه بدین. مقدارش مهم نیست، تعدادش مهمه. حتی هر بار ١٠٠ تومان.
حدیث کساء را با توجه بخوانید.
فکر کنم رژیم یکی از بهترین کارها برای تقویت نفسه.
نمیدونم چه صیغه ایه وقتی تصمیم به مراعات میگیری از در و دیوار خوراکی میباره.
فکر کن دو نوع کیک برای روضم درست کردم، آقای پادشاه نون شیرمال، نون سمنونی، بستنی سنتی با ملات فراوان، چیپس فلفلی خریده!
یعنی خدا جونم عاشقتم
شازده پسر همه خونه رو برده رو هوا. انگار مه انگار که کل خونه تکونده شده و انگار نه انگارتر که فردا روضه داریم!
و من بسی بی خیال نشسته ام پای گوشی
نظرا رو چند بار جواب دادم و تایید کردم نشد. دوبارش فردا
دلم میخواد پارس آنلاینو له کنم بس که نت قطع و وصل میشه
نظرام ثبت نمیشه، جواب نظرا رو میدم میبینم ثبت نشده، پست میذارم نمیاد، دانلود کردن یه فایل کوچیک ساعت ها طول میکشه
خواهش میکنم برگرد به روزهای اوج
اتو کشیدن
طی کشیدن آشپزخانه
گاز پاک کردن
این سه تا به ترتیب اولویت جزو منفورتربن کارهای خونه پیش منه!
امیرعلیا تو ذهن من ادمایی خوش اخلاق و خنده رون، ولی یه امیرعلی داریم کاملا مثال نقض ذهنیت من!
خونه تکونیم افتاده رو دور استپ، اصلنم حال ندارم از استپ بودن درش بیارم.
کاش میشد یکی بیاد خونه رو از بالا تا پایین، زیر و رو تمیز و مرتب کنه تحویلم بده
امروز بعد از مدت ها رفتیم بازی و اندیشه و من واقعا کنترل خودمو از دست داده بودم. کلا در مقابل کتاب خودداریم خیلی پایینه!
بوی کتاب حسابی حالمو خوب میکنه
چقدررررر کتاب گرون شده! کتابی که چند ماه پیش خریده بودم ٦ تومن الان شده ٩٥٠٠. یعنی بیش از ٥٠% افزایش قیمت!!
در کل ١٠٠ تومن پیاده شدم. میخواستم با این پول ظرفای حبوبات نشکن بخرم.
نمیشه این کارخونه های داروسازی کاری کنن استامیتوفناشون خوشمزه بشه؟
حالا خوشمزم نه، ولی مزه زهر نده!
دوستان منظور قطره استامینوفن کودکانه
شازده پسر معدن کتابای ذخیره ای شاهزاده رو کشف و لو داد!
بس که تو هر سوراخ سنبه ای سرک میکشه.
لپ تاپمون دیگه با معجزه دستان آقای پادشاه هم روشن نمی شود!
و من بسی دلتنگم برای اولین هدیه ازدواجمان!
کاش راهی بود تا این همراه ٧ ساله سرپا شود؟!
*تو دوران دانشگاه چون لپ تاپم سفید بود بچه ها بهش میگفتن عروس!
این شازده پسر ما مریضی و دندون دراوردنش هر کدوم یه پروژه این برا خودشون. حالا بببنید حال من وقتی این دو تا همزمان شده چیه؟
دلم میخواد تلگرام رو پاک کنم ولی همش به چیزای خوبی که به دست اوردم فکر میکنم و البته به دوستی که تنها راه ارتباطم باهاش همینه!
ولی خوب از اون ورم وقت زیادی از آدم میبره، با همه پاک سازی هایی که کردم.
موندم چه کنم؟!
فردا هم اول ماهه هم شنبه، شاید فردا همان شنبه موعودی باشد که مدت هاست منتظرش هستیم.