شب هایی که ساعت از 10 میگذره، بچه ها نخوابیدن، آقای پادشاه هنوز نیمده، خونه با وجود همه تلاش ها کلی نامرتبه، پسرا حاضر نیستن مسواک بزنن بخوابیم، کلی کارام مونده، ...، خیلی کلافه میشم. اما تا میام پیش خودم غر بزنم یاد حرف مک بس عزیز میفتم که توی یکی از پستا که گلایه کرده بودم چرا کار خونه تمومی نداره، گفته بود: "چون تو خونه زندگی جاریه :-)" و بعد به جای غر زدن به خاطر نامرتبی خونه به خاطر جریان داشتن زندگی تو خونمون خدا رو شکر می کنم.

مک بس جان ازت ممنونم