امشب یه ساعتی زجه مویه داشتیم برای نبود پدر. از هر روش جدید و تکراری که بلد بودم استفاده کردم برای خاتمه دادن به این گریه، آخرشم همون روش دیکتاتوری خودم  مفید واقع شد.


من که دلم گرمه بالاخره باباش میاد، این موقعا به مادرایی فکر می کنم که باید بچه هاشون رو برای هرگز نیامدن پدراشون آروم کنند.