خیلی طول کشید تا یاد گرفتم توان، استعداد، روحیات، موقعیت ها و امکانات آدم ها با هم متفاوته؛ پس امتحانات، سختی ها، راحتی ها، ناراحتی ها، اولویت ها و عکس العمل های آدم ها با هم متفاوت خواهد بود. پس حسرت، حسادت، قضاوت ممنوع!
دلیل نداره اون کاری که تو کردی، برای بقیه هم درست ترین کار باشه.
دلیل نداره چون تو تونستی در یک شرایط سخت ادامه بدی، بقیه هم بتونن در اون شرایط ادامه بدن.
دلیل نداره راهی که به نظر تو غلطه برای بقیه هم غلط باشه. گاهی درست ترین کار در شرایط متفاوت و برای آدم های متفاوت، تفاوت می کنه.
دلیل نداره شرایطی که از نظر تو خیلی مناسب و راحته، برای دیگری هم همین طور باشه.
و من هی سرخ و سفید میشدم و میگفتم عجب آدم بی خجالتیه این!
و امثال این خیلی زیاد بود در موضوعات مختلف.
تا اینکه یه روز از دکتر حبشی پرسیدم چه کنم که دارم عذاب میکشم در این جمع ها، و گفت درسته که تو حساسیت نیکو داری اما باید مواظب باشی که این دامی از دامهای شیطان نباشه چرا که این حرفهایی که جاری تو میزنه یا خواهر همسرت، همه شون جزو حلالیات هستند! اینکه اونها چه قصدی از بیان این حرفها در پیش نامحرم دارند به خودشون مربوطه و فقط خدا حق داره قضاوت کنه. تو حق نداری فکر کنی که کارشون گناهه چون نیست و از نیتشون هم که بی اطلاعی.
بعد تاکید کرد که فقط در دایره ی احکام شرع اجازه ی قضاوت وجود داره. و من دیدم که کاملا درست میگه و از اون روز به بعد دیدم خیلی از چیزهایی که درگیرش بودم همین سلیقه ها، همین فرهنگها و اختلافاتی بود که اونها هم حق داشتند جوری رفتار کنند که دوست دارند و نه میشد بگی من غلط میگم نه میشد بگی اونها غلط میگن!
بعد تر از اون با این حدیث تغافل مواجه شدم که تو وب هم گذاشتم!
دیگه فهمیدم بهتره هیچوقت تو کار هیچکس اونقدر دقیق نشی که بخوای حکمی هرچند ذهنی براش بدی. حتی اگر طرف کار حرامی هم انجام میده، تا یک سوم موارد میشه خودتو به ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن بزنی که اکثرا غیر عمدیه.
و چقدر اینطوری زندگی راحت تر میشه و دوستی ها بیشتر :)
ببخش اینقدر حرف زدم.