شاهزاده به لطف شوهر خواهرم شدییییییییدا استقلالی شده، بعد ما مجبوریم بعد از هر گل پرسپولیس نه تنها شادی نکنیم کلیییم دلداری بدیم بهش و آرومش کنیم.
شاهزاده به لطف شوهر خواهرم شدییییییییدا استقلالی شده، بعد ما مجبوریم بعد از هر گل پرسپولیس نه تنها شادی نکنیم کلیییم دلداری بدیم بهش و آرومش کنیم.
ماه که از ٢٠ میگذره، احساس کمبود وقت در من غوغا میکنه. می بینم یه عالمه از کارایی که برای این ماه تعیبن کردم مونده و وقتی ندارم. مغزم پر میشه و حسابی قاطی میکنم تا بشینم برای ماه بعدم یه برنامه بریزم و دوباره یا علی بگم و شروع کنم.
بعضی اوقات میگم وقتی من این دنیا انقدر ناله یا حسرتام بالاست، اون دنیا میخوام چی کار کنم؟!
درگیر کارهای دندون شاهزاده ایم. دکتر گفته باید با بیهوشی انجام شه. مشغول انجام مقدماتش هستیم. این بین میخوایم به چند تا دکتر دیگم نشون بدیم ببینیم نظر اونا چیه.
باورم نمیشه به این زودی یه سال گذشته. یه سال پیش این موقع خونه خدا دومین فرشته کوچولومون رو به ما هدیه داده بود و الان این فرشته زمینی یه ساله شده، یه پسر پرانرژی و وروجک که مصداق کامل یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت. پسرکم یه ساله شده و من احساس میکنم چقدرررر زمان کمی براش گذاشتم.
پسرکم خواهش میکنم یک سالگی رو با سرعت کمتری طی کن تا کودکیت رو در بند بند وجودم ذخیره کنم.
تنها دعایم برات اینه کا صاحبان نامت این دنیا و اون دنیا نگهدارت باشن و امیدوارم روزی بشه که لبخند رضایت رو به لب مولایت بیاری ان شاء الله