شازده پسر خودش لباساشو انتخاب میکنه. علاقه وافری هم به لباسای بیرونیش داره، در حدی که لباس خونگیاش نو مونده و بیرونیا به فنا رفته!
چند روزه به لنگه به لنگه پوشیدن جوراباش علاقه پیدا کرده. حالا نمیدونم ملت چه فکری در مورد من میکنن؟!! بنده خداها نمیدونن که قضیه از چه قراره، لابد میگن چه مادر شلخته ای، جوراب بچشو لنگه به لنگه پوشونده
البته برای من مهم بود که کجا میریم! یعنی اجازه نمیدادم وقتی مهمونی رسمیه اینطوری لباس بپوشه!
نمیدونم چقدر مهم بود اما اعصاب خودم برام مهمتر بود چون من گاهی بیخودی حساس میشم رو حرف مردم! واقعا بیخودی! :| هنوزم نتونستم خودمو درست کنم :(