قضاوت های صددرصدی باعث میشن دلم بگیرن. من به خاطر داشتن فامیل هایی از قشرهای مختلف یاد گرفتم آدم های مختلف رو مطمئن و حق به جانب قضاوت نکنم. این که حزب الهیا فلانن، مانتوییا بیسارن، یه چشمی رو بگیرا بهمانن، سپاهیا فلانن، انجمنیا بهمانن و برو تا آخر.

اگه بتونم مثال نقضش رو برای طرف میارم ولی گاهی نمیشه حرفی زد و من دلم می گیره از این قضاوت های نابجا، مخصوصا اگه طرف رو قبول داشته باشم. اون وقته که باید کلی رو مخ خودم کار کنم که هر کس یه ایرادی داره، حالا اینم یه حرفی زد نباید از چشمت بیفته!