یه سالی هست تصمیم گرفتم تا کاری رو حداقل به مدت یه سال انجام ندادم ازش ننویسم، اما خوب دلم خواست این یکی رو بنویسم.


مدتیه دارم سعی می کنم هر روز از یه کار مثبتی که آقای همسر روز قبل انجام داده بنویسم. انگار که دارم براش نامه می نویسم از اون کارش می گم و سعی می کنم با احساسات قلنبه شده ازش تشکر کنم.

نمی دونم آیا روزی می رسه که بدم آقای همسر اینا رو بخونه یا نه! اما برای خودم که خیلی فایده داشته.

اولش این که مانع رفتن به خاطرات تلخ قدیم می شه که این روزا انواع و اقسام چیزها منو مستعد برگشت می کنه. و از اون جایی که دوست ندارم این ملکه تازه برخواسته دوباره به اون روزها برگرده، انواع روش ها رو برای ممانعت دارم امتحان می کنم که این کار یکی از اون روش هاست که باعث میشه هر دفعه می خوام به چیزهای مزخرف فکر کنم، میگم ولش کن! ببین چی می تونی پیدا کنی تو دفتر قدردانیت بنویسی.

دوم این که انرژی مثبت اون جملات اغراق شده (بعضی از اون جمله ها رو به جد باور ندارم اصلا) حسابییییی خودم رو درگیر می کنه.

سوم فکر کردن به نکات مثبت آقای همسر من رو از فکر کردن به نکات منفیش غافل می کنه.

چهارم باعث میشه کمتر غر بزنم. 

پنجم یعنی همون چهار تا بس نیست؟!!