شاهزادمون یه تخت ننویی کوجیک داشت که ما تا یه سالگیش ازش استفاده کردیم. الان شازده پسرمون رو می ترسیم توش بخوابونیم، بس که تو همون یه ذره جا غلت میزنه و می چرخه.
تازه تمرین چهار دست و پا هم می کنه.
خدا بر صبر و حوصله ملکه روزانه بیفزاید صلوات
شاهزادمون یه تخت ننویی کوجیک داشت که ما تا یه سالگیش ازش استفاده کردیم. الان شازده پسرمون رو می ترسیم توش بخوابونیم، بس که تو همون یه ذره جا غلت میزنه و می چرخه.
تازه تمرین چهار دست و پا هم می کنه.
خدا بر صبر و حوصله ملکه روزانه بیفزاید صلوات
تو این چند وقت این دومین غذای شفته ایه که به آقای پادشاه میدم. یک عدس پلوی شفته ای شده خدا می دونه.
البته سر شاهزاده چون ایشون دائم الگریه بودن، آمار غذای سوخته و بی نمکم بسیار بالا بود.
تازه برنامم روی روال افتاده بود که داره پاییز میشه.
تازه دارم سعی می کنم صبحا زودتر بیدار بشم، به خاطر همین باید برنامه را از اول بچینم.
فعلا مهر رو گذاشتم برای آزمون و خطا. ان شاء الله که آخر مهر برنامه روزانم مشخص شده باشه.
کسی رو دیدید ساعت 1 و نیم نیمه شب تازه بشینه به چایی نبات خوردن؟!
خوب اگه ندیدید یه رخ بدم، منو ببینید!
پریدن دوباره مطالب دیگه قابل اغماض نیست اصلا. تازه اگر قطعی های گاه و بی گاه این مدت بلاگفا رو نادیده بگیریم. چیزی که باعث شد با تمام راحتی که در بلاگفا داشتم به بلاگ اسباب کشی کنم. امیدوارم این دفعه اینجا دووم بیارم.